نتایج جستجو برای عبارت :

رستگار می شویم!

متن آهنگ زخم نزن میثم رستگار
Text Music Meysam Rastegar Called Zakhm Nazan

دلخوشم نکن به اومدن اومدن که کار هرکی نیست
دل نداری عاشقم بشی دوباره مال من بشی عشق هر کی هر کی نیست
با همه میخندی غیر من عیب نداره زندگیتو کن
راحت از دلم برو خیال کنم دیگه تورو ندارم بزن منو بکش
(زخم نزن لا اقل به این منه شکسته دل
یه لحظه به هوای من نفس بده نفس بده
عذابمه همین که با چشام ببینم اون بره
یه جوری رد شه خیلی ساده بگذره بگذره)۲
ذره ذره اشک میشم و گریه میشه بغض های من
آرومم نمیکنی
ویلا سه سال ساخت به مساحت 250 زمین  متر و مساحت بنا 125 متر سند ندارد (محلی)
امتیازات: یک خواب -  یک سالن - سه سرویس بهداشتی -  کابینت ام دی اف - کمد دیواری - پکیج - کف سرامیک - گاز رومیزی - پارکینگ خشک
مبلغ کل 500 میلیون تومان
آدرس : بندر کیاشهر - نقره ده
شماره تماس 09211743624 یوسف رستگار
ویلا سه سال ساخت  مبلغ کل 650 میلیون
مساحت زمین 261 - مساحت بنا 140 - سند تک برگی
امتیازات :
یک خواب - یک سالن - سرویس بهداشتی - کمد دیواری - گاز رومیزی  - کف سرامیک - پکیج - پارکینگ خشک
آدرس بندر کیاشهر - روبروی مسجد - داخل کوچه
شماره تماس : 09211743624 یوسف رستگار
ویلا صفر به مساحت 270 زمین  متر و مساحت بنا 200 متر سند تک برگی
امتیازات: سه خواب -  یک سالن - سرویس بهداشتی -  کابینت ام دی اف - کمد دیواری - پکیج - کف سرامیک - گاز رومیزی - پارکینگ خشک
مبلغ کل 2 میلیارد تومان
آدرس : بندر کیاشهر - پشت پارک جنگلی ( ساحلی )
شماره تماس 09211743624 یوسف رستگار
ویلا صفر به مساحت 250زمین  متر و مساحت بنا 150 متر سند تک برگی
امتیازات: سه خواب -  یک سالن - سرویس بهداشتی -  کابینت ام دی اف - کمد دیواری - پکیج - کف سرامیک - گاز رومیزی - پارکینگ خشک
مبلغ کل 1 میلیارد و صد میلیون تومان
آدرس : بندر کیاشهر - بعداز پل - داخل کوچه
شماره تماس 09211743624 یوسف رستگار
به نام خدا

از حضرت زهرا سلام الله علیه نقل شده : .......
علی علیه السلام به پدرم گفت : ای رسول خدا به من بگو این جلوس (و نشستن ) ما در زیر کساء چه فضیلتی (و چه شرافتی ) نزد خدا دارد؟
پیغمبر(صلی الله و آله و سلم ) فرمود: سوگند بدان خدائی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق ) برگزید که ذکر نشود این خبر (و سرگذشت ) ما در انجمن و محفلی از محافل مردم زمین که در آن گروهی از شیعیان و دوستان ما باشند
1- جز آنکه نازل شود بر ایشان رحمت (حق )
2- و ف
مقدمه : بهشت اقامتگاه ابدی مؤمنان و صالحان رستگار در جهان آخرت است و بهشتیان کسانی هستند که به تصریح قرآن، در ترازوی اعمال، کفه‌ی کارهای نیک‌شان از کفه‌ی بدی‌هاشان سنگین‌تر است. در قرآن مجید، بهشتیان به نام‌ها و صفت‌هایی همچون اصحاب الیمین و اصحاب الجنه خوانده می‌شوند
ادامه مطلب
مقدمه : بهشت اقامتگاه ابدی مؤمنان و صالحان رستگار در جهان آخرت است و بهشتیان کسانی هستند که به تصریح قرآن، در ترازوی اعمال، کفه‌ی کارهای نیک‌شان از کفه‌ی بدی‌هاشان سنگین‌تر است. در قرآن مجید، بهشتیان به نام‌ها و صفت‌هایی همچون اصحاب الیمین و اصحاب الجنه خوانده می‌شوند
ادامه مطلب
این پژوهش به دست هلیا رستگار  دانش آموز پایه سوم دبستان رهنما در سال تحصیلی 99-98 در خصوصزندگی ما و آب   موضوع درس ششم علوم سوم دبستان تهیه و اجرا شده است .
برای بارگیری و چاپ پژوهش و تماشای ویدئوی آن به دنباله نوشته سر بزنید .
ادامه مطلب
توضیحات فایل:
خلاصه کتاب ارزشیابی در خدمت آموزش رستگار
کاربران گرامی ،محتوای این فایل شامل نکات مهم کتاب ارزشیابی در خدمت آموزش تالیف طاهره رستگار می باشد که با فرمت pdf در ۱۳ صفحه هفت فصل کامل کتاب را پوشش داده است.این کتاب حاوی اطلاعاتی است برای معلمان و مربیان که طی آن با رویکردهای نو در سنجش و ارزشیابی (دانش آموزان) با تاکید بر سنجش مستمر و پویا و باز خورد موثر به دانش آموزان در فرایند آموزش آشنا می شوند.
مباحث کتاب عبارت‌اند از: رویکردها
خب اینم از روز آخر... برخلاف توصیه های بقیه روز آخری رو درس خوندم اما خیلی سبک. بیشتر با مامانم گپ زدیم و کلی خاطره بازی کردیم و همین باعث شد از استرسم یکم کم بشه. همچنین یک دست PES زدم باشد که رستگار شومD: پرونده مطالعه برای کنکور سراسری 98 رو همینجا می بندم و امیدوارم همگی موفق بشیم! اهالی بلاگر دعام کنیدا((:
دو روزه زیر نظر خواهر دکترمون سرترالین رو شروع کردم! باشد که رستگار شوم! از این تپش قلب و افسردگی و فکر و خیال ها نجات پیدا کنم و برم تو عالم بیخیالی. ولی خب این فقط درمان داروییه افسردگیه برای اینکه بتونم ظاهر زندگیم رو حفظ کنم، من درمان روحیش که حرف زدن و خالی شدن و درست کردن چاله چوله های روحمه که از بچگی و بودن توی یه خانواده ی عتیقه ایجاد شده رو چجوری تامین کنم؟ فعلا چاره ای نیس جز ریختن تو خودم و تحمل تپش قلبِ مزخرف.
دو روزه زیر نظر خواهر دکترمون سرترالین رو شروع کردم! باشد که رستگار شوم! از این تپش قلب و افسردگی و فکر و خیال ها نجات پیدا کنم و برم تو عالم بیخیالی. ولی خب این فقط درمان داروییه افسردگیه برای اینکه بتونم ظاهر زندگیم رو حفظ کنم، من درمان روحیش که حرف زدن و خالی شدن و درست کردن چاله چوله های روحمه که از بچگی و بودن توی یه خانواده ی عتیقه ایجاد شده رو چجوری تامین کنم؟ فعلا چاره ای نیس جز ریختن تو خودم و تحمل تپش قلبِ مزخرف.
..::هوالرفیق::..
سال سوم دبیرستان بود که معلم ریاضی‌مان، آقای کاظمی سروستانی بسیار عزیز، برگه‌ها را پخش کرد و گفت: «لطفا اول اسم‌تان را بنویسید.» چند لحظه‌ای نگذشته بود که تاکید کرد: «اسم‌تان را کامل بنویسید.»
من دو تا اسم دارم، در خانه «کسری» صدایم می‌کنند؛ همنان گونه که دوستان صمیمی و دیگران هم...
***
نه اصلا بگذار این طور بگویم: سال اول ابتدایی همان روز اول معلم عزیزمان، خانم مفرّحی، وقتی...
 
ادامه مطلب
..::هوالرفیق::..
سال سوم دبیرستان بود که معلم ریاضی‌مان، آقای کاظمی سروستانی بسیار عزیز، برگه‌ها را پخش کرد و گفت: «لطفا اول اسم‌تان را بنویسید.» چند لحظه‌ای نگذشته بود که تاکید کرد: «اسم‌تان را کامل بنویسید.»
من دو تا اسم دارم، در خانه «کسری» صدایم می‌کنند؛ همان گونه که دوستان صمیمی و دیگران هم...
***
نه اصلا بگذار این طور بگویم: سال اول ابتدایی همان روز اول معلم عزیزمان، خانم مفرّحی، وقتی...
 
ادامه مطلب
پیامبر(صلی الله علیه وآله):به علی(ع)فرمود:ای علی! من شهرعلمم وشمادر آن میباشی وکسی واردشهری نمیشودمگرازدر آن. دروغ میگویدآنکه گمان میکندمرا دوست داردوباشما دشمن است زیراشما ازمن ومن ازشمایم, گوشت شما, گوشت من وخون شما, خون من , روح شما, روح من وباطن شما باطن من وظاهرشما , ظاهرمن است.شماامام امت من وجانشین من هستید.سعادتمندکسی است که ازشما اطاعت کندوبدبخت کسی است که باشما مخالفت کند. کسی که شما را دوست داشته باشدسودومنفعت برده است ودشمنی با
..::هوالرفیق::..
سال سوم دبیرستان بود، معلم ریاضی برگه‌ها را پخش کرد و گفت: «لطفا اول اسم‌تان را بنویسید.» چند لحظه‌ای نگذشته بود که تاکید کرد: «اسم‌تان را کامل بنویسید.»من دو تا اسم دارم، در خانه "کسری" صدایم می‌کنند؛ دوستان صمیمی و دیگران هم... نه اصلا بگذار این طور بگویم: وقتی که سال اول ابتدایی همان روز اول معلم عزیزمان، خانم مفرّحی، حضور غیاب می‌کرد وقتی بلند خواند: «امیرعلی رستگار» من دستم را بلند نکردم و داشتم دنبال امیرعلی می‌گشتم تا
به ما نیومده شاخ بازی و تعطیلی وبلاگ. باشد که رستگار شوم...
+ هر دو سی تی ها انجام شد.
+ 9 ساعت دیگه خلاص میشم از این جزوه های پوسیدگی تکراری و لعنتی... 
+ چهارشنبه نوبت بعدی شیمی هست. بازم اون معده درد ها و حالت تهوع های مزخرف...
+ فردا بلیط گرفتم با خواهرم برم سینما... 
+ اونقد چرکولم که حتی صورتم هم می خاره. :)) اصلا آیه داریم بابد امتحانا تموم شه بعد رفت حموم. 
ولی دور از شوخی این هفته برا اینکه جای ایمپلنت پورت عفونت نکنه نرفتم حموم. فردا میرم. موهای نا
برادر و عروس خیلی متفاوتن از همه لحاظ؛ اعتقادی، فرهنگی، مالی، سبک زندگی و ..‌. برادر گرامم پاشو کرده تو ی کفش ک ایشونو میخوام! خانواده مخالفت کردن منم همینطور. خدا ب خیر بگذرونه ته داستانو...
در همین گیر و دار، خودمم به کسی معرفی شدم ولی تو گوشم ی جمله زنگ میزنه نکبت پا برهنه س!!! حالا همش می‌گم این همه گیر میدی ب عروس، الان گیر میدن ب خودت!!! 
باشد ک رستگار شویم... ولی نکبت پا برهنه س و من معتقدم!
در همسایگی گودزیلادر تاریخ 98/5/23 خوانده شد.خلاصه :یه دخترشیطون ودیوونه به اسم رها شایان…یه پسر شیطون به اسم رادوین رستگار…هم کلاسی هایی که سایه هم دیگه رو با تیر میزنن…رهابه شدت از رادوین متنفره و این تنفرباعث میشه که واسه اذیت کردنش نقشه های مختلفی بکشه…البته این وسط رادوینم ساکت نمی شینه و هرکاری می کنه تاحرص رهارودربیاره…این نقشه کشیدناواذیت کردناوحرص دادناباعث میشه که اتفاقای خنده داری بیفته.همه چیز خوبه وزندگی به خوبی می گذره اما
خیلی کار ناشایستی است که ما، انسان های اطرافمان را از ظاهرشان مورد قضاوت قرار بدیم.
گاهی اوقات کلاغ خیلی رو سفید تر از کبوتر ظاهر میشود ولی بخاطر رنگ و ظاهر نه چندان زیبایش! محکوم به تنفر است...
به هر حال ظلم، ظلم است چه در حق یک سفید پوست و چه درحق یک سیاه پوست. چه سیاهانی همچون جَون بن حُوی که در رکاب حسین(علیه السلام)به اعلی علیین پیوستند و رستگار شدند و چه سفیدانی همچون شمر ها و یزید های دیروز و امروز که به درک اسفل السافلین واصل شدند.
پس فریب
جزوه برنامه نویسی پیشرفته سی پلاس پلاس استاددکتر مریم رستگار پور
باید دو فاز ا هنگام تجزیه و تحلیل مساله ما اشیا را شناسای ی میکنیم و ویژگیهای هر یک را بیان میداریم نها ساخته شده و مساله را حل نمایند هنگام پیاده سازی بصورت نرم افزار باید اشیا تعریف شوند و نمونه های ی از ا یک شی پس از اینکه طراحی شد بصورت یک کلاس در برنامه تعریف می شود متغیرهای ی که از کلاس ساخته می شوند در برنامه اصطلاحاً شی و یا نمونه میگویند باید توجه داشت که از کلمه شی د
خبر جدید و بد اینکه سه تا عطر فروشی رفته ام. نتیجه ان شد که عطر من اصلا very sexy نبوده! ساختنی بوده و احتمالا ترکیب سه عطر دیگر!! حاجی برگام! عطر خوشبوی عزیزم! از کجا پیدات کنم حالا؟
پ.ن۱:بالاخره شلوار مشکی خریدم. 
پ.ن۲:نیمی از وسایلم را به اتاق جدید انتقال دادم. باشد که رستگار. 
پ.ن۳:از مرکز مشاوره دانشگاه تماس گرفتند. طی طرحی که دارند دوباره همه دانشجویان را ویزیت میکنند (البته به من اینطور گفته شده) فردا ساعت سه و نیم باید بروم برای مشاوره. برعک
مسجد کوفه، قربانگاه عاشقان جایی که در آن مولا رستگار گردید و در محراب عشاق: 
فریادی محراب کوفه را پر می کند: «فُزتُ و ربِّ الکعبه»
ضربتی که بر سر مبارک حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) در شب نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجرت وارد شد، ضربتی بود بر اسطوره عدالت و حرّیت، ضربتی دردناک بر پیکره اسلام و انسانیت، که تاریخ بشریت را داغدار و سرنوشت اسلام را دگرگون نمود. پایان زندگی این عالم و پیشوای مسلمانان، آغاز فتنه ها و غوغای بلاها گشت.برای آشتایی بیشتر با
دیشب تصمیم گرفتم با یکی از مشاورای مرکز راجب کنکور ارشد صحبت کنم و یکم اطلاعات بگیرم، حدسم درست بود میتونم امسال کنکور ارشد 99 رو بدم و از بهمن کارشناسی ارشد رو شروع کنم. چون من حدودا 8 واحد دیگه ام میمونه برای مهر 99 و خب دوست ندارم وقفه بیوفته توی مسیرم، قرار بر این شد من کنکور امسال رو ثبت نام کنم و بخونم براش، اگر نتیجه خوبی داشت که انتخاب رشته میکنم و ورودی بهمن هارو میزنم یا یک ترم مرخصی میگیرم، اگر هم نداشت دست گرمی بوده و تجربه خوبی بدست آ
دیشب تصمیم گرفتم با یکی از مشاورای مرکز راجب کنکور ارشد صحبت کنم و یکم اطلاعات بگیرم، حدسم درست بود میتونم امسال کنکور ارشد 99 رو بدم و از بهمن کارشناسی ارشد رو شروع کنم. چون من حدودا 8 واحد دیگه ام میمونه برای مهر 99 و خب دوست ندارم وقفه بیوفته توی مسیرم، قرار بر این شد من کنکور امسال رو ثبت نام کنم و بخونم براش، اگر نتیجه خوبی داشت که انتخاب رشته میکنم و ورودی بهمن هارو میزنم یا یک ترم مرخصی میگیرم، اگر هم نداشت دست گرمی بوده و تجربه خوبی بدست آ
چیکار کنیم تا تو ریاضی هفتم استاد بشیم؟ 
1- کتابتون رو قورت بدید. همه ی تمرین های کتاب رو از بر شید تا رستگار بشید.
2- تا میتونید بنویسید. تمرین ها رو بنویسید ذهنی حل نکنید.
3- کتاب های کمک اموزشی رو بخونید. یه عالمه کتاب کمک اموزشی بخونید تا با انواع سوالات آشنا بشید.
4- مطالعه منظم داشته باشید. یه زمان مشخص داشته باشید مثلا روزی 1 ساعت ریاضی هفتم بخونید.
5- معلم خصوصی ریاضی هفتم بگیرید. تدریس ریاضی هفتم خارج از زمان مدرسه خیلی بهتون کمک میکنه.
6- انگ
به گزارش عصرآهن و به گفته ی حمیدرضا رستگار، رئیس اتحادیه صنف آهن و فولاد و فلزات تهران؛ وضعیت روزهای اخیر بازار آهن و فولاد کشور به گونه ای است که بیشتر با حدس و گمان پیش می رود تا اینکه بر مبنای اطلاعات بنیادین و واقعی باشد.
آقای رستگار در یادداشتی نوشت: مشکل اصلی در اقتصاد و بخش خصوصی و به طبع آن در بازار فولاد، نگرانی و عدم اطمینان افراد نسبت به آینده است، چرا که بازار فولاد در روزهای اخیر از پایه و اساس مشخصی برخوردار نبوده و با حدس و گمان
درست وقتیکه فکر میکردم همه چی تموم شده دیگه بهش فکر نمیکنم و در واقع ایول چقدر خوبه عاشق نبودن اسیر نبودن و ... دیشب خوابشو دیدم!! ولی یه فرقی بود بین این خواب با خواب های قبلی! قبلا که خوابشو میدیدم همه چی خوب بود عین قبلنا انگار ناخودآگاهم نپذیرفته بود نبودنش رو ولی دیشب واقعیتو خواب دیدم همونجوری که هست همونجوری که باید ببینم :) چندوقت پیشا یه متنی رو خوندم از کسیکه چندسال پیش دقیقا تو نقطه ای بوده که من الان هستم و دقیقا اونم همین مراحلو گذر
میریم که کم کم شروع کنیم! این یکی دیگه پاک نمیشه!
 
خواستم شروع کنم همراه با زندگی. چیزی که پاک نمیشه. چیزی که شکی تو وجودش نداریم ولی خبری از وجودیتش موجود نیست. خبری هم نیست. دارم زندگی میکنم!
 
سعی میکنم توی وبلاگ هر وقت فیلم قشنگی دیدم یا آهنگ قشنگی شنیدم کتابی قشنگی خوندم، جمله ی قشنگی شنیدم بزارم. (همه ی اینا صرفا از نظر خودمه! تضمینی روی این نیست شما ازشون خوشتون بیاد :) )
 
 در عین حال چیزی به ذهنم رسید جالب بود (از نظر خودم) یا جالب نبود (با
 
 
ماه صفر باشد و
پنجشنبه باشد و
دوستانمان همه مشغول چمدان اربعین بستن و
ما روی تخت روبروی پنجره خوابگاه بنشینیم و پوستر بزنیم برای اینجا و
ساعت شماری کنیم که شب بشود تا برویم و رزق تولدمان را بگیریم از حرف های آن آخوندِ نترس!
باشد که رستگار شویم...
و نترس!
(هرجا باران رحمتی باریدن گرفته روی سر خوبان؛ما پررو پررو و دوان دوان میرویم آن دور و بر ها تا شاید از لطف خدا رطوبتی هم از آن باران بر سر ما بنشیند و بماند...بس که کویریم...هر چه باران می بارد..ن
‌بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ.. به نام الله که مهربان و مهربان تر (و مهربان ترین) است.‌وَ الشَّمسِ وَ ضُحاها.. قسم به خورشید.. قسم به حسین (ع) هنگامی که به اوج درخششش رسید. وَ القَمَرِ إِذا تَلاها.. قسم به قمر.. به ابالفضل (ع) که پشتش درآمد. وَ النَّهارِ إِذا جَلاّها.. و روز عاشورا، که ذات همه را آشکار کرد. وَ اللَّیلِ إِذا یَغشاها.. و شام غریبان، تاریکی در غربت. وَ السَّماءِ وَ ما بَناها.. و آسمان و خدای آسمان. وَ الأَرضِ وَ ما طَحاها.. و زم
دانستنی؟
آیامیدانید؟ احتمال دارد درسال 6000میلادی علم به حدی پیشرفت كند كه خودرو ها دیگر استفاده نشوند و انسان توسط موج برروی زمین باسرعت بالا حركت كند!!!!!!!!!!
آیامیدانید؟ ترانزیستور قطعه ای الكترونیكی است كه توسط این قطعه انقلابی درجهان ایجادشد وباعث بوجود آمدن عصر اطلاعات وارتباطات شد.تمام وسایل الكترونیكی ارتباطی برای ایجاد ودریافت امواج ازاین قطعه استفاده میكنند.
آیامیدانید؟اگر از زمین فراتر وبسیار زیاد دور شویم  آسمان ها را به صورت
نام فیلم: فصل فراموشی فریبا  ژانر: اجتماعی  کارگردان: عباس رافعی 
سال تولید: 1392 سال انتشار: 1398
بازیگران: امین زندگانی,ساره بیات,شهین تسلیمی,هومن کیایی, مرجان سپهری, ماجین موسوی, عباس شجاع , فریبا آهنگ, ژیلا آل رشاد, ژیلا شاهی, مهدی محتشمی, سعید فرجی, عباس رستگار پور, پرستو مدانلو, عدنان کاپوسیان....
خلاصه داستان: فریبا که گذشته خوبی نداشته در تلاش است که آن را فراموش کند و زندگی جدیدی را شروع کند که همسرش در اثر تصادف به کما می رود... و حالا او بای
بابام دوباره شروع کرده :))))
ولی من تو بازیش شرکت نمی‌کنم!
 
چند ماه پیش که من خونه نبودم و به اصرار خود پدر نشستیم چند جلسه صحبت کردیم که من اصلا کی هستم و تحت چه شرایطی برمی‌گردم به خونه‌ش، این مواردی رو که الآن دوباره داره بابتشون ناراحتی می‌کنه و بخاطر تاثیر نداشتن ناراحتیش روی تصمیمات من باهام قهر کرده رو کاملا روشن کرده بودم....
پس من کاری که باید بکنم رو کردم.. بقیه‌ش رو مسئولیت خودم نمی‌دونم :) نه عذاب وجدان می‌گیرم بابت عمل کردن به توا
امروز سالروز تولد سی و پنج سالگی منه.....
دیشب فکر کردم به این سی و پنج سال که چکار مهمی انجام دادم و به کدوم هدفم رسیدم(اصلا هدفی داشتم در زندگی)
و به این نتیجه رسیدم که کلا با قانع بودن به حداقلها و دم دستی ترین چیزها گند زدم به کل زندگیم..........
هر چی خودم گند زدم هرچی از این به بعد عوامل خارجی گند بزنن.........

باشد که رستگار شویم
جا داره همین جا از بانکهای عزیزی که ممکنه حتی یادم نباشه باهاشون حساب دارم و فراموش کردم اما اونا منو فراموش نکردن و پیام
مرکز معارف دانشگاه صنعتیمان، مرحمت فرموده، بعد از دوره های متوالی مشاهده بی فایده صادرات دانشجوهای فنی به علوم انسانی، دو، دو واحدی "مقدمه ای برروانشناسی" و "مقدمه ای بر جامعه شناسی" به انتهای لیست بلندبالا و سبد سبد دروس معارفی چسبانده! و عجب که به به و چه چه مهندسین دانش‌جو را برانگیخته!
تصمیم شد از خیر روز تعطیل و خانه گرم و نرم گذشته، دوساعتی را در کلاس مذکور روانشناسی به امید حرفهای مفید و تازه ای از دریچه روان‌شناسان، با نگاه علاقه به
چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی
چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی
به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود
چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی
منم که جورو جفا دیدم و وفا کردم
توئی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی
بیا که با همه نامهربانیت ای ماه
خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی
بیا که چشم تو تا شرم و ناز دارد کس
نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی
منت به یک نگه آهوانه می بخشم
هر آنچه ای ختنی خط من خطا کردی
اگر چه کار جهان بر مراد ما نشود
بیا که کار جهان بر مراد ما کردی
هزار
چند روز پیش , یه نفر یه سری چیز گذاشته بود برای فروش ...
یه سری قاب عکس کوچولو داشت که خیلی قشنگ بودن :))
من در اون لحظه خواب بودم :))
و بعدش بیدار شدم و دیدم ملت هم خیلی خوششون اومده و همشو خریدن ... :( 
خلاصه , یکیش فقط مونده بود که اونو گرفتم :))
یه نفر بود که تو کامنتا دیدم که اکثریتشونو خریده بود :))‌ خیلی فوشش دادم :))
یکی دو روز بعدش توی آسانسور بودم و اون یه دونه ای که شده بود مال من دستم بود :))
و یه نفر دیگه هم تو آسانسور بود 
گفت می شه اینو ببینم ؟
گفت
مسیحیان تبشیری اعتقاد دارند که اگر بعد ازغسل تعمید
به این انحراف بزرگ تاریخی, یعنی خدا بودن حضرت عیسی (علیه السلام) اقرار کنیم، دیگر
رستگار خواهیم شد و انجام دادن اوامر و نواهی الهی تاثیری در این رستگاری نخواهد گذاشت!
ادامه مطلب
1:با لبخند وارد بشین (کار سختیه؟...نه)
2: اومدین و کسی صداتون زد ( پیش بینی کردم خو)سریع برید (بخدا راضی نیستم کتک بخورین)
3:در نظر دهی از کلمات زش٭ت پرهیز فرمایید (باشد که رستگار شوید و شویم)
4:موقعی که عصبانی هستین ،نیاید (اخه ممکنه چیزی بگید و بنده نارحت بشم  بعله مراعات کنین:)
5: اولش گفتم حرفای زشت نزنید ،ولی اگه نتونستید خواستین بد و بیراهی بدین به صورت خصوصی باشه لطفا ...!!(چه دختر خوبیم من...ندارین نمونم رو،اهم بگذریم )
6:هیچوقت از رو نوشته هام منو
1:با لبخند وارد بشین (کار سختیه؟...نه)
2: اومدین و کسی صداتون زد ( پیش بینی کردم خو)سریع برید (بخدا راضی نیستم کتک بخورین)
3:در نظر دهی از کلمات زش٭ت پرهیز فرمایید (باشد که رستگار شوید و شویم)
4:موقعی که عصبانی هستین ،نیاید (اخه ممکنه چیزی بگید و بنده نارحت بشم  بعله مراعات کنین:)
5: اولش گفتم حرفای زشت نزنید ،ولی اگه نتونستید خواستین بد و بیراهی بدین به صورت خصوصی باشه لطفا ...!!(چه دختر خوبیم من...ندارین نمونم رو،اهم بگذریم )
6:هیچوقت از رو نوشته هام منو
تمام شماهایی که دلتان لک زده است برای جنگ! با شماهایی هستم که تک تک سلول های بدنتان له له می زند برای کشتن؛ لطفا بیایید و جلو بیافتید! این شما و این میدان. بفرمایید! بروید بکشید و کشته شوید! اما لطفا باقی زندگی را با تمام چیزهایی که حرام می دانید بگذارید برای ما! لطفا برای مردن از ما مردم - بخشی از مایی که مردم شما حساب نمی شویم - مایه نگذارید. هنوز زخم های جنوب خوب نشده است. هنوز غرب خونبار است. بفرمایید؛ بفرمایید رستگار شوید. گناه تمام ِزندگی بما
خدایا چیزی به نام من وجود ندارد چون من از خودم چیزی ندارم
همه چیز توئی و از توست
جسم است که تو داده ای
قدرت است که تو داده ای
تنها چیزی که من دارم و از قضا آن را هم تو داده ای، اختیار است و من با اختیاری که تو داده ای افسار مابقی داده هایت را در دست دارم.
خدایا من ماموری بیش نیستم.
توئی مدیر و مدبر و اداره کننده ی امور و منم مامور اجرا و واسطه تحقق اراده تو.
خدایا توفیقی ده که لایق واسطه بودن و ابزار تحقق اراده ی تو باشم و امانتی را که ابزار انجام ما
آیه ۳۱ سورۀ نور
وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِ‌هِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُ‌وجَهُنَّ وَ لَایبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِ‌هِنَّ عَلَیٰ جُیوبِهِنَّ وَ لَایبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ... وَ لَایضْرِ‌بْنَ بِأَرْ‌جُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللهِ جَمِیعًا أَیهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
 دیندارِ با تقوا
 اطاعت از خداوند و دیندارى، اولین پایه رستگارى است. رسول مکرم اسلام‏ صلى الله علیه وآله همین که براى اولین بار در میان مردم ظاهر شد و بعثت خود را آشکار کرد، فرمود: مردم بگوئید «لا اله الا اللَّه» تا رستگار شوید. امیرمؤمنان علی ‏علیه‏السلام نیز از خداوند سلامت در دین را طلب نمود و فرمود:«از او سلامت در دین را خواهانیم آنگونه که تندرستى را از او درخواست داریم»(خطبه/99) دیندارى و تقواى الهى از جمله عواملى است که انسان را در رسی
 دیندارِ با تقوا
 اطاعت از خداوند و دیندارى، اولین پایه رستگارى است. رسول مکرم اسلام‏ صلى الله علیه وآله همین که براى اولین بار در میان مردم ظاهر شد و بعثت خود را آشکار کرد، فرمود: مردم بگوئید «لا اله الا اللَّه» تا رستگار شوید. امیرمؤمنان علی ‏علیه‏السلام نیز از خداوند سلامت در دین را طلب نمود و فرمود:«از او سلامت در دین را خواهانیم آنگونه که تندرستى را از او درخواست داریم»(خطبه/99) دیندارى و تقواى الهى از جمله عواملى است که انسان را در رسی
اشاره ای به؛ ختم و خواص بسم الله الرحمن الرحیمخدای متعال برای اینکه به انسان‌ها بیاموزد که کار را به نام خدا آغاز کنند هم سوره‌های قرآن و هم ابتدای قرآن را با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز کرده و علمای فریقین (شیعه و سنی) از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نقل کرده‌اند «کل امر ذی بال لم یبدأ فیه به بسم الله فهو ابتر» ( الدر المنثور ج ۱، ص ۲۶)؛ «هر کاری که به نام خدا شروع نشود ابتر است. بنابراین اگر انسان کاری را به نام خدا شروع نکند، هرگز به مقصد ن
واپسین لحظات شب بود
جناب نیچه اومد تو خوابم
روبروم واستاد
فیس تو فیس
اکت تو اکت
سیبیلاشو داد بالا منم سیبیلامو دادم بالا
لباشو غنچه کرد
چِسبوند رو لبام
همون لحظه از خواب بیدار شدم
دنیام عوض شده بود
عاسمون لاجوردی شده بود
عشق رفته بود تو پی گوشت و استخونام
از اون موقع
هرکیو میبوسم
دنیاش از این رو به اون رو میشه
پ.ن:جناب نیچه فرمودن هر کی میخواد در حضور محترمشون تشریف فرما بشه قبله امتحان جغرافیای دهم بدون استعمال کافئین و ریتالین و هر سنتی یا
جملات قصار پیامبر اسلام
وای بر زنان از طلا و لباسهای زیبا. 
زنا در جامعه باعث زلزله و ظلم حکومت باعث قحطی می شود.
گرانی نشانه غضب الهی است.
تب، پاک کننده گناه مومنان است و سهمشان از دوزخ.
هر که علمی را پنهان دارد در قیامت در آتش است.
هر که نزد غیبگو و فالگیر برود کافر است.
مومن هر خصلتی می تواند داشته باشد الا دروغگوئی.
چون خدا بر قومی غضب کند قحطی و گرانی پدید می آورد و اشرارشان را به حکومت می گمارد.
چون خداوند بخواهد کسی را هلاک کند حیا را از او
طرح مسأله
رعایت اخلاق و اصول اخلاقی از جمله مهمات امور در هر جامعه است. این اصول، اگر بر ملت حاکم شود و از لذت آن بهره ببرند، همه را نسبت به دفاع از سرزمین و مراقبت از کیان حکومت تحریض می کند.
دین اسلام نسبت به سایر ادیان اهمیت بسیاری برای اخلاق و فضائل اخلاقی قائل شده و آن را یکی از اصول اساسی پایداری و دوام حکومت ها و مایه نجات و رستگاری انسان ها دانسته است. این اهمیت به گونه ای است که در قرآن کریم و در سوره مبارکه شمس بعد از ۱۱ قسم بسیار مهم و پ
عباس: «چی میشد که میشد یه عمر بشینیم همینجا، این موزا رو تماشا
کنیم...» مسی: «بیخیال پسر . اخه این موزا چی دارن؟!! کاش بجای این باغ یه
زمین چمن داشتیم . میرفتیم فوتبال بازی میکردیم!! »نیمار: «منم فوتبالو رو هستم داداش. بیا با هم دوست بمونیم برای همیشه .. قول؟!» مسی: «قول »عباس:«پس من میرم یه موز بردارم»نتیجه اخلاقی: آدم وار آرزو کنیم
-----------
دوست دارم این عکس برسه به دست مسی و نیمار
------------Abbas: What if we could stay here our whole life watching the bananas? @leoMessi
: Oh come on kiddo! What
دعای روز بیست‌ویکم ماه مبارک رمضان
الهی! شب‌های قدر اوج ضیافت رحمانی توست. دل را شعفی فزاینده و در عین حال اندوهیست فراهم. شوق و شعف آن برای میهمانی بر خوان بابرکت توست و اندوهش از آوای رحیلیست که در گوش جان می‌پیچد و یادآوری می‌کند: هان! غافل مباش! مبادا بهار قرآن به‌سر آید و تو را نصیبی از آن نباشد!خدایا چنان کن سرانجام کارتو خشنود باشی و ما رستگارخدایا! در این روز نیز هم‌دل و هم‌زبان با روزه‌داران تو را می‌خوانم:«اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ
امام باقر(علیه السلام):هرکه خداوندرا به وسیله مابخواندومارا واسطه قراردهد رستگار وموفق خواهد شدوکسی که غیرازما اهلبیت راوسیله گرداندناامیدوهلاک خواهدگشت.
امام باقر(علیه السلام):اهلبیت پیامبرصلی الله علیه وآله همان ریسمان الهی هستندکه خداوندامر فرمود به آن چنگ زده وپناه ببرند. پس خداوندفرموده است:همگی به ریسمان خداوندچنگ زده وپراکنده نشوید.
امام کاظم(علیه السلام):کسی که قدرت نداردبه ما صله نمایدبه شیعیان نیازمندما رسیدگی نماید.
ام
خلوت گزیدگان
ماییم و اشک دیده و سودای عشق یاروز بارگاه بخشش جرمش امیدوار پوشیده نیست زیور مهر از لقای دوست روز الست لطف مزیدش شد آشکار
گر رهروی به ملک یقین در طریق عشق پاینده باش که کار جهان نیست پایدار باید که در طریق طلب جمله جان شوی تا جان به پای دلبر جانان کنی نثار
گر سقف آستان جهانی شود خراب ما را غم فراق نگار است و درد یار
مجلس به بزم عشرت مستانه می رود از فیض جام و ساقی گلفام و گلعذار
ساقی به تیر غمزه مزن بر دل سبو ساغر به لطف باده بگرد
نمیدونم الان میشه بهم گفت دانشجو یانه!
اما از الان قصد دارم تا پایان تحصیلم هر اتفاقی که افتاد بنویسم باشد
که رستگار شویم:/ 
دیروز نتایج اومد و من دانشگاه کاشان رشته ادبیات فارسی قبول
شدم همون رشته ای  که عاشقشم:)
البته نمیدونم وقتی به امتحانا رسیدم و مجبور شدم کتابای قطور
بخونم بام این حسو دارم یا نه؟امیدوارم بمونه باهام.
بعد ازینکه نتیجه رو دیدم یه جیغ بلند کشیدم واقعا دستام داشت
میلرزید وقتی میخواستم روی اسمم کلیک کنم!چه لحظه ای بود
هیچ
من هم مثل خیلی ها ترزو داشتم برم دنبال موسیقی...
اما از یه جایی به بعد که راهم عوض شد و مسیرم به سمت دیگه ای رفت و فکر کردم همه موسیقی ها حرامن این عشق و علاقه رو تو نطفه خفه کرده و نفس را بگفتیم انقدر سرکش و چموش نباشد...
موسیقی مورد علاقم نی بود:) همینقدر قانع
دوستم پیامی فرستاد که جایی کلاس نی هست و دوباره این عشق و علاقه ما شدت گرفت
و این بار ول کن ما نبود:)
همانقدر چموش و سرکش
دگر به حرف ما هم نمیرفت و هرچه گفتیم ای نفس بیخیال ما شو نشد که نشد
به س
بالاخره تمام شد! کتابی پرهیجان، گاهی احساسی، گاهی صرفا نقل خاطرات با طنز کافی. جملات کوتاه و بندهای پرفعل و توصیفات موجز ولی دقیقِ این کتاب ،چشم را، روان و جاری روی واژه‌ها ساری می‌کند و بی‌مکث و پرهیجان تصاویر را بی‌آن‌ که از هم بگسلند روایت می‌کند. به‌شخصه تا کنون کتاب خاطراتی نخوانده بودم که این‌گونه، بدون اطاله کلام و این قدر با جزئیات، روایتی را به این وجدآوری از روزهای منتهی به انقلاب نگاشته باشد. روزهای منتهی به پیروزی انقلاب، ف
پاییز!
الف. جیم!
کژال!
غزل!
آتش!
مریم!
لبخند!
خودت باش!
هستی!
مهرنوش!
مخ سوخته!
یاقوت!
میترا!
طلوع!
هدهد!
مینا!
محدثه!
این حضور و غیاب چله نشینها بود! (از بس مسوول آموزش دانشگاه روی حضور و غیاب تاکید دارد عادتم شده است! ) و در این حضور و غیاب فقط جلوی اسم ۳_۴ نفر تیک حضور می خورد.
یک شرط مهم... خیلی مهم... خیلی خیلی مهم... اصلا یک شرط حیاتی چله گروهی اثربخش، مشارکت فعال است. وگرنه چه نیازی به گروهی کردن آن است؟! هر کس برای خودش چله بگیرد و تمام!
اگر دارید کاره
پاییز!
الف. جیم!
کژال!
غزل!
آتش!
مریم!
لبخند!
خودت باش!
هستی!
مهرنوش!
مخ سوخته!
یاقوت!
میترا!
طلوع!
هدهد!
مینا!
محدثه!
این حضور و غیاب چله نشینها بود! (از بس مسوول آموزش دانشگاه روی حضور و غیاب تاکید دارد عادتم شده است! ) و در این حضور و غیاب فقط جلوی اسم ۳_۴ نفر تیک حضور می خورد.
یک شرط مهم... خیلی مهم... خیلی خیلی مهم... اصلا یک شرط حیاتی چله گروهی اثربخش، مشارکت فعال است. وگرنه چه نیازی به گروهی کردن آن است؟! هر کس برای خودش چله بگیرد و تمام!
اگر دارید کاره
یکی فراز آرد، یکی برافکند. یکی پی کند، یکی پی ریزد. یکی بالا رود، یکی پایین غلتد. از چرخ خارج شود یا فروتر گردد. از چنین دُور، خارج شدن خوش است.
هیچ چیز بر سر جایش ثابت نیست؛ به جلو حرکت کند یا به عقب گردد. آنچه به عقب گردد فرو پاشد، آنچه به جلو رود بقا یابد. 
انسان با انسان برابر نیست، حیوان با حیوان، درخت با درخت، سنگ با سنگ. هر روح، کیهان خویش است و با کیهان‌های دیگر به خصم یا وفاق. یار باشد یاری بیند، خصم گیرد کالبد از کف دهد تا از نو به تنی هستی
سلام 
امروز شنبه بود ولی شبیه جمعه بود.از اون جمعه‌ها که نه دل گرفته،نه مغز خسته‌س نه خوشی نه کلا هیچی.بی همه چیزی یجورایی.
حال اکثریت مقیم ساکن خوش نیست.خالی بندیای مشاور را باور کرده و به آینده دل می‌بندد.
 پل گلدن گیت ندیده از دنیا نریم،پیپیر نداده نریم،مک‌دونالد نخورده نریم،کربلا نرفته نریم،نمایشنامه ننوشته نریم،این چنین رقصیدن میانه زمین آرزو به دل نریم،کنسرت علی عظیمی و نامجو نرفته نمیریم،دو نفره نخندیده نمیریم،لپ طفل خود را نکش
فیلم no country for old man 2007
سلام و درود؛
در این مطلب میخوام برنده اسکار بهترین فیلم سال 2007 رو معرفی کنم.
نمیدونم از کجا شروع کنم چون هنوز تازه کارم ولی مینویسم باشد که رستگار شوم.
فیلم داستان فردی به نام لاویلین ماوس هست که خیلی اتفاقی یه عالمه پول رو پیدا میکنه و طرف صاحب پول هم یک قاتل برای کشتنش استخدام میکنه. تا اینجا آدم احساس میکنه که فیلم خیلی کلیشه ای هست و چنان چیزی نداره که با بقیه فیلم ها متفاوتش کنه.
فیلم توسط برادران کوئن کارگردانی شده و
{اهمیت و چرایی دعا برای ظهور - شماره 33}
 
وسیله ای به سوی خداوند متعال
 
خدای عزوجل فرمان داده که به سوی او وسیله گرفته شود، آنجا که فرموده: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ
وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. "اى کسانى که ایمان آورده‌اید، از خدا بترسید و به او تقرب جویید و در راهش جهاد کنید.
باشد که رستگار گردید." (سوره مائده، آیه ٣٥)
در این آیه سه چیز سبب رستگاری و نجات معرفی
همچنان در درس پس دادن هایم یک نت و در حالت وخیم تر، یک میزان شامل چند نت را جا میگذارم و بعد از اتمام قطعه متوجه میشوم که سودی ندارد و چقدر آن لحظه به این حافظه ی داغانم تاسف میخورم‌. میدانم تمرین بسیار و پی در پی این مشکل را رفع میکند ولی متاسفانه با شروع مدارس و ماموریتهای پی در پی مهربان همسر و مسئولیت خانه و بچه ها وقتی که ناب باشد و حال خوب هم در پی اش، کم برایم پیش آمده است. با این حال آهسته و نرم نرمک قدم برمیدارم باشد که رستگار شوم
شمارش م
برای آدمی مثل من که راه و رسم خوب فیلم دیدن را مثل خیلی
چیزهای دیگر بلد نیست، حرف زدن در مورد فیلمی مثل رستگاری در شاوشنک یا هر
فیلم دیگری شاید خنده دار به نظر برسد.

 اما مسئله این است
که حرف زدن از فیلم چیزی نیست جز پرده برداشتن از افکار و احساساتی که در پس ذهنت
هستند و فیلم آنقدر قدرت دارد که آن ها را برانگیزد و یا آنکه حسی را در تو دگرگون
کند. هر چه فیلمی بیشتر باعث شود فکرهایت برانگیخته شود انگار حظ بیشتری از فیلم
برده‌ای، حداقل برای من این
دانلود فیلم Birds of Passage 2018



اطلاعات فیلم: IMDB

امتیاز فیلم: 7.8

ژانر: درام،

فرمت:MKV

کیفیت: BluRay

مدت زمان: 125 دقیقه

محصول کشور: کلمبیا،دانمارک،مکزیک،آلمان،سوئیس

سال ساخت: 2018

کارگردان: Cristina Gallego,Ciro Guerra

بازیگران فیلم Birds of Passage 2018: Carmiña
Martínez,José Acosta,Natalia Reyes,Jhon Narváez,Greider Meza,José
Vicente,Juan Bautista Martínez,Miguel Viera,Sergio Coen,Aslenis
Márquez,José Naider,Yanker Díaz,Víctor Montero,Joaquín Ramón,Jorge
Lascarro

خلاصه داستان فیلم Birds of Passage 2018: داستان این فیلم در دهه‌ی هفتاد میلادی رخ
حرف قد اگر به فعل ماضی داخل شود معنای تحقیق یا تقریب می دهد.و اگر به فعل مضارع داخل شود به معنی تقلیل یا شک یا گاهی می باشد.

ماضی
تحقیق
قد أفلَحَ ألمومِنونَ
به تحقیق مومنان رستگار شدند

تقریب
قَد قامَت ألصلاة
هم اکنون نماز به پا شده است

مضارع
تقلیل یا شک
1-قد یَصِدقُ الکذوبُ
2-هُوَ قَد یَنامُ فی ألنهار

1-گاهی(شاید) دروغگو؛راست هم می گوید
2-او گاهی(شاید) در روز می خوابد
این چکامه شرح حال مومن استشرح و تفسیر کمال مومن است
گویمت من نکته هایی ناب رانکته هایی نادر و کمیاب را
گر که مطلوبت ولایی بودن استبنده ی خاص و خدایی بودن است
گوش کن این نکته های ناب رامو به مو اجرا کن این آداب را
کن لباس زهد و تقوا را به تنبا شجاعت رو به جنگ اهرمن
با توکل بر خداوند رحیمخویش را در رحمت حق کن سهیم
چشم بگشا تا بیابی معرفتکن انابه با امید مغفرت
غم مخور زیرا که رب العالمینمی دهد مزد تلاش مومنین
متقی باش و خدا را یاد کننام حق را روز و
چرا شعر؟
چون بدون موسیقى و شعر و کتاب "توان" ادامه دادن ندارم.
به محض قطع شدن این سه تا، احساس مى کنم احساساتم توان ابراز ندارند، احساس مى کنم روحم داره خفه میشه و نمیتونه پرواز کنه.
احساس مى کنم توى بتن ها و ماده ها گیر میفتم.
به جز اینها تنها چیزى که میتونه کمکم کنه طبیعته؛ نور، مه ، بارون، درخت، هواى خنک، آسمون، ....
و البته عشق...
 
چرا مینویسم؟
به خدا و پیغمبر قسم که خودم اونقدرا دلم نمیخواد بنویسم. اصلاً "نمى تونم" بنویسم؛ ناتوان و عاجزم. علیر
 
 [هرروزبا قرآن و حدیث]
 
پیامبر ص : امت من چهار گروه هستند
 
گروه اول :  گروهی که نماز می خوانند، ولی در نمازشان سهل انگارند "ویل” برای آن هاست، و "#ویل” نام یکی از طبقات زیرین جهنم است. خداوند فرمود: پس "#ویل” برای نمازگزاران است، آن هایی که در نمازشان سهل انگارند. سوره ی ماعون آیه ی 4 و 5
 
گروه دوم :  گروهی گاهی نماز می خوانند و گاهی نمی خوانند، پس "#غی” مال آن هاست، و "#غی” نام یکی از طبقات پایین جهنم است. خداوند متعال فرمود:  سپس جانشین آن مرد
هجران
زمستان است، وصل اما بهار است
دیدار را عشق است و هجران ناگوار است

تعبیرهجران
دوری دل هاست از هم
دل های ما که خانه ی دربست یار است

عشق
است اگرراضی شود دلدار از ما
وقتی که ناراضی است وقت اعتذار است

سخت
است اگر درد فراق یار اما
دوران سختی بگذرد وقت گذار است

چون
کودکان باید ز درد هجر نالید
بهتر به حاجت می رسد طفلی که زار است

باید
که برخیزیم گر جویای وصلیم
کوشش برای وصل شرط انتظار است

دلدار
در آئینه ی دل جلوه دارد
آئینه ها اما پر از گرد و غبا
میریم که کم کم شروع کنیم! این یکی دیگه پاک نمیشه!
 
خواستم شروع کنم همراه با زندگی. چیزی که پاک نمیشه. چیزی که شکی تو وجودش نداریم ولی خبری از وجودیتش موجود نیست. خبری هم نیست. دارم زندگی میکنم!
 
سعی میکنم توی وبلاگ هر وقت فیلم قشنگی دیدم یا آهنگ قشنگی شنیدم کتابی قشنگی خوندم، جمله ی قشنگی شنیدم بزارم. (همه ی اینا صرفا از نظر خودمه! تضمینی روی این نیست شما ازشون خوشتون بیاد :) )
 
 در عین حال چیزی به ذهنم رسید جالب بود (از نظر خودم) یا جالب نبود (با
یه مدته نیستم یعنی اصلا حس و حال هیچی رو ندارم ، اصلا یا خوابم یا نمیدونم وقتم چطوری سپری میشه !!!
باید بیام و کلی آپ کنم وبو ، شاید باورتون نشه ولی بالا ۴۰ تا عنوان واسه نوشتن دارم
و آما اقا ما یه مدته کلا تنها زندگی میکنیم تو این مدتم یا از بیرون غذا میگرفتم یا یه چیز حاضری می خوردم ! امروز به خودم نهیب زدم فتل باید اشپزی کنی اخر تا کجا می خواهی اینگونه پیش بروی !!!( بسی حوصلم سر رفته بود و بسی از نظر اقتصادی نمی صرفد ) .
با مادر گرام صحبت کردم و خوا
بسم الله الرَّحمن الرَّحیم
 
به چالش "متفاوت فکر کنیم" خوش اومدید.
لطفا فکر کنید و جمله‌ی ساده‌ی زیر رو به متفاوت‌ترین و هنرمندانه‌ترین حالتی که به ذهن مبارک‌تون می‌رسه بازنویسی کنید: 
 
... و من آماده‌ی رفتن شدم.
 
پ.ن اول: محدودیتی در تعداد جملات بازنویسی شده وجود نداره.
پ.ن دوم: حتما قبل از هر کار پست قبل رو بخونید اگر نخوندید.پیرو پست قبل، به این فکر افتادم که هر کدوم از شما، مخاطب هایی دارید که من ندارم و به این نتیجه رسیدم که اگه هرکسی ج
به کدام نگاهت دل بسپارم، صواب است؟ آن را که زود می‌دزدی، آن را که هرگز قصد انفصالش نمی‌کنی یا آن یکی را که از گوشه‌ی چشم به عذاب می‌گماری؟
به کدام خنده‌ات ایمان بیاورم، رستگار می‌شوم؟ آن خنده‌ای که از خسته‌گی پا فرا تر از طرح لب‌خند نمی‌گذارد، یا آن یکی که روی کلاسور و با گردن کج مهار و نهانش می‌کنی، یا آن که پشت سرم با صدای بلند سر می‌دهیش؟
کدام یکی از علامات تعجبت را در گوشه‌ی زهد خود عبادت کنم، ثواب می‌شود برام پیش تو؟ آن دسته‌ای ر
هجران
زمستان است، وصل اما بهار است
دیدار را عشق است و هجران ناگوار است

تعبیرهجران
دوری دل هاست از هم
دل های ما که خانه ی دربست یار است

عشق
است اگرراضی شود دلدار از ما
وقتی که ناراضی است وقت اعتذار است

سخت
است اگر درد فراق یار اما
دوران سختی بگذرد وقت گذار است

چون
کودکان باید ز درد هجر نالید
بهتر به حاجت می رسد طفلی که زار است

باید
که برخیزیم گر جویای وصلیم
کوشش برای وصل شرط انتظار است

دلدار
در آئینه ی دل جلوه دارد
آئینه ها اما پر از گرد و غبا
سازمان بهداشت جهانی گفته است این ماجرا در ایران تا ششم فروردین مرتب اوج می گیرد و تا دهم اردیبهشت سر به نزول می رساند!
یعنی رجز شیطان تا رمضان هست.....چه بنوشان بنوشانم بزنیم ....چه... بسوزان ..بسوزمی 
دست را مرتب باید بشوئیم
و دل را  مرتب باید  بکنیم.... در همدردی با آنها که روی تخت بیمارستانها جان می کنند...
دنیا بما هو دنیا دارد می گوید بمیر یا می میرانندت!
دو هزار گور در قم و دو سه تا بیمارستان صحرایی در کاشان منتظر ماهستند....
دسته جمعی ساک ببندیم!
افراد جان باخته در راه دفاع مقدس
شهیدیدالله کلهر
تاریخ شهادت۰۱ دی ۱۳۶۵
شهیدکمیل ایمانی
تاریخ شهادت۱۹ تیر ۱۳۶۷
شهیدکریم اندرابی
تاریخ شهادت۲۸ مهر ۱۳۶۳
شهیدکاظم نجفی رستگار
تاریخ شهادت۲۵ اسفند ۱۳۶۳
شهیدولی‌الله چراغی مسجدی
تاریخ شهادت۱۸ فروردین ۱۳۶۴
شهیدولی مزارعی
تاریخ شهادت۰۴ دی ۱۳۶۵
شهیدولی الله فلاحی
تاریخ شهادت۰۷ مهر ۱۳۶۰
شهیدهاشم کلهر
تاریخ شهادت۰۶ اسفند ۱۳۶۲
شهیدهادی ابرار
تاریخ شهادت۲۶ مرداد ۱۳۶۱
شهیدنورعلی شوشتری
تاریخ شها
من قبلا درباره مهمانی صحبت کرده بودم و ضرورت تشکر از کسی که شما را به مهمانی دعوت می کند. حالا دکتر من را به پویش مفید درخواست جمعی برای توسعه خدمات «بلاگ» دات آی آر دعوت کرده و من دوست دارم به خوانندگان اینجا پیشنهاد بدهم ضمن شرکت در پویش و نوشتن نقطه نظرات خود، لینک آن را در پست مربوط به پویش ثبت کنند. باشد که رستگار شویم.
نقطه نظرات خودم:
۱- نسخه موبایلی بیان و متناسب شدن پنل مدیریتی برای تلفن همراه.
۲- تهیه نسخه پشتیبان برای اطمینان خاطر از ح
خب! دانشگاه به صورت جدی و رسمی استارت خورد! همین هفته‌ی پیش...
خیلی از حجم مطالب و انرژی‌ای که باید بذاریم برای "ارشد" جا نخوردم! انتظارش رو داشتم که توی هر ترم نیاز باشه چندتا کتاب رو (خیلی جدی) بخونم و غیره و غیره :)) ولی دیگه ناموسا 4تا کتاب 700-800 صفحه‌ای برای دوتا درس؟؟ بابا مصّبتو شکر :)))
 
دغدغه‌های زیادی توی سرم دارم که بعضی وقتا باعث میشن نتونم 100% انرژیمو بذارم برای خودم و کارهام.. می‌خوام اینجا خالیشون کنم تا هم دسته بندی بشن و هم از توی سر
پست قبل دلنوشته ای بود که سالها پیش نوشته بودم و در وبلاگ شام آخر منتشر شده بود، بین همه شعرها و دلنوشته هایی که اغلب تو اون فضای مجازی بدون داشتن حق کپی رایت منتشر و خوانده می شد. پیدا شدن دوباره دلنوشته ی پله باعث شد تا دوباره به موضوع حق کپی رایت توجه کنم، و بیش از پیش باور کنم که در این سرای بی کسی، کسی حق کپی رایت رعایت نمی کند!
جناب شاعر، گروس عبدالملکیان رو حتما می شناسید، با اشعار و نوشته های زیبایی که به سبب معروفیت و حضور ایشان در نشر چ
دوم محرم ورود کاروان سیدالشهدا به کربلا
نینوا ( و کربلا)زمان: پنج‌شنبه دوم محرم الحرام 61 هجرینینوا جایی است که حرّ دستور یافت حضرت را در بیابانی بی آب و علف و بی دژ و قلعه فرود آورد. امام برای اقامت در محل مناسب‌تری، به حرکت خود ادامه داد تا به سرزمینی رسید. اسم آنجا را سوال فرمود؛ تا نام کربلا را شنید، پس گریست و فرمود: پیاده شوید، اینجا محل ریختن خون ما و محل قبور ماست، و همین جا قبور ما زیارت خواهد شد، و جدم رسول خدا چنین وعده داد.
عبیدالله ب
مقدمه:
بهترین صدایی که باان به ما حس سراسر ارامش و حال خوب تزریق می شود و ز خواب غفلت بیدار می شویم و به رکوع و سجود پرورگار می پردازیم.
تنه ی انشا:صدای بانگ خوش اذان که روزانه پنج بار طنین انداز روح بشریت می شود.و با صدای در امدن اذان مردم از جای خود بلند می شودو وضو می گیرند و یا به صدا در امدن اذان مردم از جای خود بلند می شود.و وضو می کیرند و یادر خانه به صورت فرادی و یا در مسجد به صورت جماعت نماز خود را می خوانند و دست به دعا به سمت پروردگار می بر
 پس از بحث‌های فراوان در فضای رسمی و مجازی درباره چند همسری و انتشار غیررسمی نظر رهبر انقلاب در رسانه‌های مجازی، امروز دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، نظر ایشان را درباره مسأله‌‌ چندهمسری اعلام کرد. در پایان این مطلب، مصرعی آمده است که نشان می‌دهد معظم له چگونه با تکیه بر قدرت حیرت‌آور ادبیات و تأثیر شعر بر مخاطبان گوناگون، نظرشان را با قطعیت و جامعیت بیان می‌کنند.به نظر می‌رسد که «خدا یکی و محبت یکی و یار یکی» مص
راستش این روزها اصلا و ابدا حال و روز خوشی ندارم،از زمین و زمان ایراد میگیرم،سر چیزهای هیچ و پوچ اعصاب خودم و دیگران را خورد میکنم، غر میزنم، گاهی حتی جیغ میکشم. 
از صبح تا شب مثل مرغ پرکنده دور خودم میچرخم،می‌نشینم، بلند میشوم، چهارده بار اتاق را طی میکنم، باز می‌نشینم، تلاش میکنم اشکم دربیاید کمی خالی شوم و حتی یک قطره هم سرازیر نمیشود. 
رو به روی کتاب های تلنبار شده روی هم مینشینم،نگاه میکنم،حرص میخورم از ترازی که نه رشد میکند نه کم میش
بازاری رشد میکنه که سرمایه واردش بشه و بازاری افت میکنه که خروج سرمایه داشته باشه. نمونه بارز اخیر همین بازار بورس هست و بازارهای موازی که شاهد خروج سرمایه هستند دچار افت و رکود شده اند.
کدام بازار مستعد رشد هست؟ بازاری که بیشتر مورد توجه باشه چون سرمایه در دست افراد و منوط به تصمیم افراد هست پس هر بازاری که مورد توجه افراد قرار بگیره به هر واسطه چه شایعات چه قوانین حکومتی و . .. شاهد رشد خواهد بود.
امروزه کار خیلی راحت تر شده با تحلیل داده های
مادرِگرام مثل همیشه و برحسب عادت، با قلم هوشمند، الفبای عربی و اعراب گذاری ها را از روی دفترچه ی آموزش حروف و روان خوانی تمرین می کرد. از دور او را می دیدم که چطور هدفون را در گوش گذاشته بود و قلم هوشمند را بر روی دفترچه می چسباند و بعد از کمی مکث بی صدا غش غش میخندید و تکان می خورد. جلو تر رفتم و با نیشی باز گفتم: چی شد مامان؟ گفت: بیا گوش بده... و بعد یکی از هدفون ها را به من داد. با هر بار چسباندن قلم هوشمند به حروفی که اعرابی داشتند، گوینده (حالا ش
 



برخی معتقدند که این پادشاه از پدران سرمایه‌دارهای امروزی بوده که نسل به نسل رسم محافظت از خود را به فرزندانش رسانده است! مدتی است که تب استخدام بادیگارد (محافظ شخصی) در میان برخی اقشار جامعه(برای خودشان، همسرشان و فرزندانشان) بالا گرفته است! دکتر امیر رستگار خالد، مدیر گروه جامعه شناسی دانشگاه شاهد، معتقد است: «وجود بادیگاردها و محافظان شخصی ابعاد مختلفی دارد. تشدید شکاف‌ها و نابرابری‌های اجتماعی و حرکت جامعه به سمت قطبی شدن از آن ج
5-  و من خطبة له (علیه السلام) 
> لما قبض رسول الله (صلی الله علیه وآله) و خاطبه العباس و أبو سفیان بن حرب فی أن یبایعا له بالخلافة <
>النهی عن الفتنة< 
أَیُّهَا النَّاسُ شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاةِ وَ عَرِّجُوا عَنْ طَرِیقِ الْمُنَافَرَةِ وَ ضَعُوا تِیجَانَ الْمُفَاخَرَةِ أَفْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَنَاحٍ أَوِ اسْتَسْلَمَ فَأَرَاحَ هَذَا مَاءٌ آجِنٌ وَ لُقْمَةٌ یَغَصُّ بِهَا آکِلُهَا وَ مُجْتَنِی الثَّمَرَةِ ل
به یاد رزمندگان اسلام که در مقابل استکبار آمریکا، از مرزهای هوایی و دریایی کشور با ساقط کردن یکی از پیشرفته ترین پهپادهای جاسوسی، پاسداری کردند، برخی مطالب راجع به اهمیت مرزداری از نگاه آیات و روایت های معصومان علیهم السلام تقدیم می گردد:
 
تعبیر به «رَابِطُواْ» در آیه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (1) به معنای مراقبت از مرزها (2) تأکید بر اهمیت مرزداری
                
                                               مسجد کوفهای صدایت تاابددرجانِ من
ناله هایت نیمه شب مِهمانِ من
ای قیام ات،ای قُعُودت هرکجا
درقُنوتت، درسُجودت تا خدا
ای به نخلستانِ ما چاه آمده
ای که بر بیراهه ها،راه آمده

بندگان را رَهنمایی می کنی
عاشقانت را خدایی می کنی
گوش کن مسجد بگوید این چنین
گیوه ها را پا مکن مولای دین


 یا علی امشب میا درکویِ من
تا نریزد خونِ پاکت رویِ من

دشمنت با تیغِ زهر آماده است
سَجده گاهت را ب
علی زمانیان می‌نویسد:
«روزها، هفته‌ها و
ماه‌ها را در بیهودگی، عصیان و در بی‌حاصلی و در غفلتی مذموم سپری می‌کنیم. زندگی
و عمرمان را در سرگردانی و بی‌اخلاقی می‌گذرانیم؛ آنگاه به قصد زدودنِ زنگارها از
درون، ساعتی و در شبی به نام ”شب ‌قدر“ می‌نشینیم و دعایی می‌خوانیم که حتی ترجمهٔ
سادهٔ آن را نیز نمی‌دانیم، قرآن بر سر می‌نهیم و سپس شادمان از اینکه وظیفه‌مان
را انجام داده‌ایم و ”قدر“ را قدر نهاده‌ایم، سر بر بالین آسودگیِ غافلانه می
یکی از بچه ها گفت قبول نشده و اون یکی هم احتمالا نشده که چیزی نگفته. واقعا و عمیقا براشون ناراحتم چون خیلی زحمت کشیدن و به شخصه واقعا امیدوار بودم قبول شن. ولی احساسی که الان دارم ناراحتی مطلق نیست! برا بچه ها البته مطلقا ناراحتم ولی یه چیزی که هست اینه که ما فقط سر مرحله یک با هم یه چیزایی خوندیم و اشکالاتشونو ازم پرسیدن ولی سر مرحله دو مدیرمون که از همون اول ندیده و نشناخته مشخص بود عاشق میمه و به مادر یکی از دهما گفته بود"واسه شون با آقای میم
کامل گشتن دین با ابلاغ ولایت امیر المومنین علیه السلام توسط پیامبر صلی الله علیه و آله
سید بن طاووس رضوان الله علیه روایت کرده است:
فیما نذكره من كتاب «الثقة أبی بكر محمد بن أبی الثلج» فی تسمیة مولانا علی علیه السلام بأمیر المؤمنین، نذكر المراد منه بلفظه: وقال أبو عبد الله جعفر الصادق علیه السلام: لم یمض بعد كمال الدین وتمام النعمة ورضى الرب إلا أنزل الله تبارك وتعالى على نبیه صلى الله علیه وآله بكراع الغمیم: «یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلی
۱.گول حرفایی که دیگران میزنن و شما رو به هوس میندازن نخورید،مثلا اگه هر چقدر از یه افزودنی به مواد اصلی ماکارونی تعریف کردن شما استفاده نکنید. مخصوصا اگه دفعه اول باشه و گرسنه باشید.اینا رو در حالی می‌نویسم که به پشت دراز کشیدم،توی دماغم دو تا دستمال گذاشتم و نفسم مثل اژدها آتشین شده،دهن و معده‌ام هر دو سرویس شد :((
۲. به اصرار بچه‌ها نشستیم سریال مانکن رو دیدیم.آقا چرا قیمه‌ها رو ریختین تو ماستا!! این ایده داستان پردازیه آخه؟؟فروتن و امیرح
 
ایمان ، نماز و رستگاری
قرآن کریم ، از رستگاری به «فلاح» تعبیر می کند ، و فلاح به معنای پیروزی و نجات است (1) ،  و این رستگاری را مخصوص کسانی می داند که ایمان آورده باشند (2)، بنابر این کسی که ایمان نیاورد رستگار نخواهد شد ، لذا امام علی علیه السلام ، ایمان را مایه نجات ورستگاری دانسته اند (3) از سوی دیگر در اذان گفته می شود ( حیّ علی الفلاح) یعنی بشتابید به رستگاری که مقصود نماز است که موجب نجات و رستگاری انسان می گردد ، وقتی این دو تعبیر را کنار ه
 (نوشته‏ اند که این سخنرانى را در جمعه سوّم ایّام خلافت خود در سال 35 هجرى در روز جمعه ایراد فرمود)
1 شناخت خداستایش خداوندى را سزاست که احسان فراوانش بر آفریده‏ها گسترده و دست کرم او براى بخشش گشوده است.او را بر همه کارهایش مى‏ستاییم و براى نگهدارى حق الهى از او یارى مى‏طلبیم و گواهى مى‏دهیم جز او خدایى نیست.
2 ویژگى‏ هاى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم‏و گواهى مى‏دهیم که محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بنده و فرستاده اوست. او را فرس
امشب حالم گرفته و مقداری از سرم دود بلند می‌شود اصولا من آدمی گاو هستم چون در میان آدم ها زندگی می کنم ای کاش هیچ وقت مغرور نمیشدم و هیچ نمی فهمیدم و مثل همه اوباش و اراذل کله ام را در لاک خودم می گذاشتم پس به این نتیجه می‌رسم اگر لاک پشت بودن دیگر مشکلی نداشتم اندر حکایت زندگی من همیشه گوسفندانی بودند که چمن دلم را می جوند من از همه قصابان تشکر می‌کنم که گوسفندها را می‌کشند ای کاش تمام شوند ولی نمی دانم که زندگی زیباست و من چون زیباپسند هستم
به نام خدای مهربون
روزنوشت 2 بهمن98
9 ونیم دفتر دولت آباد با لیدر و رستا قرار داشتیم و هدف کارگاهی کردن آموزشا بود...باز هم من دانش آموز لیدر شده بودمو به دقت گوش میدادم.چرا که باور دارم خبره تر از لیدر توی آموزشهای کارگاهی وجود نداره
شاید من بیشتر از هرکسی بدونم بهای این خبره شدن چه چیزهایی بوده
و البته خیلی خوب میدونم اگر دلیل قوی یا همون چرایی برای انجام یه کاری وجود نداشته باشه کسی حاضر به دادن بها هایی هرچند کوچیک هم نیست
خلاصه که جلسه ی پر
7 سالم بود و کلاس دوم. به خاطر ابتکار مامانم که انگار همه مامانهای دهه شصتی اون و بلد بودند با اینکه متولد نیمه دوم سال بودم شناسنامه ام  را 30 شهریور گرفته بودن که زودتر برم مدرسه و در زندگی پیشرفت قابل ملاحظه ای کنم! به هرحال کلاس دوم بودم و 7 ساله دختری که همیشه میز اول می نشست و از همون کلاس اول برچسب باهوش و درسخوان بهش خورده بود. عاشق کتاب بودم و از کتابخانه مدرسه اولین کتاب داستانم و قرض گرفتم مدرسه ما اینطور نبود که قفسه بندی باشه و کتابخ
علی را ببین، فقط یکی است!
اولین مرد مسلمان که تربیت شده رسول خداست و پشت رسول خدا می ایستد و
در همان اولین دعوت رسمی، وصی و برادر و جانشینش لقب می گیرد.
لیلة المبیت شاهکار ایثار علی بود که در شأنش آیه نازل شد.
جنگ خندق، ضربه علی، فراتر از عبادت امت خوانده شد.
فتح خیبر، علی حماسه ای دیگر آفرید و ستوده شد.
در رکوع نمازش نیز احسان را فراموش نکرد و در شأنش کلام وحی نازل شد.
سه روز گرسنگی کشید و افطارش را به مسکین و یتیم و اسیر بخشید و خدا
در وصفش، به جا
+ چه برایمان آورده ای نرگس؟
_ کاغذی شگفت از مدرسه زمین به نام کارنامه
 
 
خب.... خب.... خببببببب!
و این هم نتیجه همه ی انلاین نشدن ها! و بی خبر ماندن های طولانی از دوستان عزیز مخصوصا خانواده دمدمی های عشق! که دلم واسشون قد یه ارزن شده!
وای الان که کارناممو گرفتم دارم به این نتیجه میرسم که انلاین نشم هم واسه من خوبه هم شما
من میشنم پای درس و مشقم
شما ها هم به من وابسته نمیشید
یو ها ها ها هاااااا (لطفا با لحن ادم بده فیلما بخونید اینو)
 
اما خوب بلاخره یه
 احتمالا تمام لحظات زندگی ما در فایلهایی به نام خاطره در مغز ثبت میشوند. تمام لحظات یا فقط لحظاتی که برای ما اهمیت دارند؟ یا لزوما اتفاقاتی که سبب ایجاد هیجان های احساسی در ما میشوند؟ نمی دانم. فکر کنم دکتر رستگار موقع درس دادن فیزیولوژی مغز این چیزها را گفته باشد ؛ که خب من فراموش کرده ام. همان طور که خیلی چیزهای دیگر را فراموش کرده ام. از بعضی خاطرات فقط رد کمرنگ مبهمی در ذهنم مانده که می ترسم این هم تا چند وقت دیگر کاملا پاک شود. بعضی اوقات خ
 احتمالا تمام لحظات زندگی ما در فایلهایی به نام خاطره در مغز ثبت میشوند. تمام لحظات یا فقط لحظاتی که برای ما اهمیت دارند؟ یا لزوما اتفاقاتی که سبب ایجاد هیجان های احساسی در ما میشوند؟ نمی دانم. فکر کنم دکتر رستگار موقع درس دادن فیزیولوژی مغز این چیزها را گفته باشد ؛ که خب من فراموش کرده ام. همان طور که خیلی چیزهای دیگر را فراموش کرده ام. از بعضی خاطرات فقط رد کمرنگ مبهمی در ذهنم مانده که می ترسم این هم تا چند وقت دیگر کاملا پاک شود. بعضی اوقات خ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها